چه فرقی داره...موزیک دوم آناتما به اسم A Natural Disaster از آلبوم Anathema - Hindsight 2008.خیلی زیباست.
گروه محبوب من یعنی آناتما به تازگی آلبومی به اسم Hindsight منتشر کردن، که آهنگ های قدیمی این گروه در این آلبوم بازنگری شده.اولین آهنگ از این آلبوم که بسیار زیباست را به شما تقدیم می کنم.
One Last Goodbye
وداع واپسین
How I needed you
How I grieve now you're gone
In my dreams I see you
I awake so alone
چقدر به تو نیازمندم
چه اندازه از رفتن تو غمگینم
در رویاهایم میبینمت
چه تنها برمیخیزم
I know you didn't want to leave
Your heart yearned to stay
But the strength I always loved in you
Finally gave way
میدانم که نمیخواستی بروی
قلبت مشتاق ماندن بود
اما آن قدرتی که همیشه در تو دوست میداشتم
بالاخره راه را برگزید
Somehow I knew you would leave me this way
Somehow I knew you could never stay
And in the early morning light
After a silent peaceful night
You took my heart away
And I grieve
انگار میدانستم مرا اینگونه ترک میکنی
انگار میدانستم که هرگز نمیتوانی بمانی
و در نور آغازین صبح
پس از شبی آرام و ساکت
قلبم را خواهی برد
و من اندوهگین میشوم
In my dreams I can see you
I can tell you how I feel
In my dreams I can hold you
And it feels so real
در رویاهایم تو را میتوانم ببینم
میتوانم احساسم را به تو بگویم
در رویاهایم میتوانم نگاهت دارم
و این احساس چه اندازه واقعی مینماید
I still feel the pain
I still feel your love
I still feel the pain
I still feel your love
من هنوز درد را حس میکنم
هنوز عشق تو را احساس میکنم
من هنوز درد را حس میکنم
هنوز عشق تو را احساس میکنم
Somehow I knew you could never, never stay
And somehow I knew you would leave me
And in the early morning light
After a silent peaceful night
You took my heart away
I wished, I wished you could have stayed
انگار میدانستم تو هرگز ، هرگز نمیتوانستی بمانی
و انگار میدانستم که ترکم خواهی کرد
و در نور آغازین صبحگاه
پس از شبی ساکت و آرام
تو قلبم را بردی
آرزو میکنم (ای کاش) ، ای کاش تو میتوانستی بمانی
موزیک بسیار زیبای فیلم BraveHeart . مثل خواب گذشت...سال 1995 ،یعنی تقریبآ 14 سال پیش.من او موقع 10 سالم بود !
همه انگشتام مثل وقتی که می خوام جون بدم داره می لرزه،مهم نیست چی میگم،مهم نیست چیکار می کنم،چیزی رو که اتفاق افتاده نمی تونم تغییر بدم...و من باید تاوانشو بپردازم...و من قسم میخورم که هرگز نفهمیدم که این اتفاقات چگونه اتفاق افتاد...حق با تو بود،من آدم نبودم. یک موزیک زیبا از گروه Secret Garden.
این آهنگ را از دست ندین (ندهید!) یک کار بی نظیر مانند تمام کارهای سهیل نفیسی.
یکی بود یکی نبود
زیرِ گنبدِ کبود
لُ-خت و عور تنگِ غروب سه تا پری نشسّه بود.
گیسِ شون قدِ کمون رنگِ شبق
از کمون ُبلَن تَرَک
از شبق مشکی تَرَک.
زار و زار گریه می کردن پریا
مثِ ابرایِ باهار گریه می کردن پریا.
از افق جیرینگ جیرینگ صدای زنجیر می اومد
از عقب از توی برج ناله ی شبگیر می اومد...
پریا هیچ چی نگفتن، زار و زار گریه میکردن پریا
مث ابرای باهار گریه می کردن پریا
« ـ پریای نازنین
چه تونه زار می زنین؟
توی این صحرای دور
توی این تنگ غروب
نمی گین برف میاد؟
نمی گین بارون میاد؟
نمی ترسین پریا؟
نمیاین به شهر ما؟
شهر ما صداش میاد، صدای زنجیراش میاد
امشب تو شهر چراغونه
خونه ی دیبا داغونه
مردم ده مهمون مان
با دامب و دومب به شهر میان
داریه و دمبک می زنن
می رقصن و می رقصونن
غنچه ی خندون می ریزن
نُقل بیابون می ریزن
های می کشن
هوی می کشن:
« ـ شهر جای ما شد!
عید مردماس، دیب گله داره
دنیا مال ماس، دیب گله داره
سفیدی پادشاس، دیب گله داره
سیاهی رو سیاس، دیب گله داره ...»
پریا هیچ چی نگفتن، زار و زار گریه می کردن پریا
مث ابرای باهار گریه می کردن پریا ...
خوب، پریای قصه!
مرغای پرشیکسّه!
آبِ تون نبود، دونِ تون نبود، چائی و قلیون تون نبود؟
کی بتون گفت که بیاین دنیای ما، دنیای واویلای ما
دنیای ما قصه نبود
پیغوم سر بسّه نبود.
دنیای ما خار داره
بیابوناش مار داره
هر کی باهاش کار داره
دلش خبردار داره!
دنیای ما - هی ،هی ، هی !
عقب آتیش – لی ، لی ، لی !
تو قلب شب که بد گله آتشی بازی چه خوشگله!
آتیش! آتیش! - چه خوبه!
حالام تنگ غروبه
چیزی به شب نمونده
به سوز تب نمونده
به جستن و واجَستن
تو حوض نقره جَستن...