تنها تنها...
چو باد عزم سر کوی یار خواهم کرد
نفس به بوی خوشش مشکبار خواهم کرد
به هرزه بی می و معشوق عمر می گذرد
بطالتم بس از امروز کار خواهم کرد
هر آب روی که اندوختم ز دانش و دین
نثار خاک ره آن نگار خواهم کرد
چو شمع صبحدمم شد ز مهر او، روشن
که عمر در سر این کار و بار خواهم کرد
به یاد چشم تو خود را خراب خواهم ساخت
بنای عهد قدیم استوار خواهم کرد
صبا کجاست که این جان خون گرفته چو گل
فدای نکهت گیسوی یار خواهم کرد
نفاق و زرق نبخشد صای دل حافظ
طریق رندی و عشق اختیار خواهم کرد
یکی از کارهای زیبا از آلبوم جدید بابک رهنما،+تشکر از دختر نارنج و ترنج بابت عکس های زیبایی که در اختیار من گذاشتند.
این آهنگ را از دست ندین (ندهید!) یک کار بی نظیر مانند تمام کارهای سهیل نفیسی.
یکی بود یکی نبود
زیرِ گنبدِ کبود
لُ-خت و عور تنگِ غروب سه تا پری نشسّه بود.
گیسِ شون قدِ کمون رنگِ شبق
از کمون ُبلَن تَرَک
از شبق مشکی تَرَک.
زار و زار گریه می کردن پریا
مثِ ابرایِ باهار گریه می کردن پریا.
از افق جیرینگ جیرینگ صدای زنجیر می اومد
از عقب از توی برج ناله ی شبگیر می اومد...
پریا هیچ چی نگفتن، زار و زار گریه میکردن پریا
مث ابرای باهار گریه می کردن پریا
« ـ پریای نازنین
چه تونه زار می زنین؟
توی این صحرای دور
توی این تنگ غروب
نمی گین برف میاد؟
نمی گین بارون میاد؟
نمی ترسین پریا؟
نمیاین به شهر ما؟
شهر ما صداش میاد، صدای زنجیراش میاد
امشب تو شهر چراغونه
خونه ی دیبا داغونه
مردم ده مهمون مان
با دامب و دومب به شهر میان
داریه و دمبک می زنن
می رقصن و می رقصونن
غنچه ی خندون می ریزن
نُقل بیابون می ریزن
های می کشن
هوی می کشن:
« ـ شهر جای ما شد!
عید مردماس، دیب گله داره
دنیا مال ماس، دیب گله داره
سفیدی پادشاس، دیب گله داره
سیاهی رو سیاس، دیب گله داره ...»
پریا هیچ چی نگفتن، زار و زار گریه می کردن پریا
مث ابرای باهار گریه می کردن پریا ...
خوب، پریای قصه!
مرغای پرشیکسّه!
آبِ تون نبود، دونِ تون نبود، چائی و قلیون تون نبود؟
کی بتون گفت که بیاین دنیای ما، دنیای واویلای ما
دنیای ما قصه نبود
پیغوم سر بسّه نبود.
دنیای ما خار داره
بیابوناش مار داره
هر کی باهاش کار داره
دلش خبردار داره!
دنیای ما - هی ،هی ، هی !
عقب آتیش – لی ، لی ، لی !
تو قلب شب که بد گله آتشی بازی چه خوشگله!
آتیش! آتیش! - چه خوبه!
حالام تنگ غروبه
چیزی به شب نمونده
به سوز تب نمونده
به جستن و واجَستن
تو حوض نقره جَستن...
موزیک دوم از خواننده ناشناس پست قبلی.بسیار زیباست.
یه روز وقتی عاشقی
دلت می گیره
توی کویر چشمات بارون می گیره
اسیر رویا میشی اسیر عشقت
فقط اونو میبینی تو قلب و چشمت
اسیر رویا میشی اسیر عشقت
فقط اونو میبینی ... تو قلب و چشمت
لا لا لای لا لا لای...
خداوندا خدایا می خوام عاشق بمونم
با شعرایی که زیباست اینو براش بخونم...
لا لا لای لا لا لای...
یک آهنگ بسیار زیبا که البته باز هم نمی دونم خوانندش کی هست ! ،من این آهنگ رو 6 7 سال پیش از رو یک نوار کاست گمنام ضبط کردم اما کیفیتش قابل قبول هست.از این خواننده گمنام مجموعآ 7 آهنگ دیگه دارم که براتون خواهم گذاشت.این اولیش،که واقعآ تک هست،مخصوصآ تو این روزهای پاییزی 100%جواب میده .من دیگه نمیدونم چطوری بگم این موزیک رو از دست ندین.