ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | |||
5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 |
12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 |
19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 |
26 | 27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
Lost Control
Life..
has betrayed me once again
I accept that some things will never
change.
I've let your tiny minds magnify my agony
and it's left me
with a chemical dependency for sanity.
Yes, I am falling... how
much longer 'till I hit the ground?
I can't tell you why I'm breaking
down.
Do you wonder why I prefer to be alone?
Have I really lost
control?
I'm coming to an end,
I've realized what I could have
been.
I can't sleep so I take a breath and hide behind my bravest
mask,
I admit I've lost control
Lost control...
کنترل
از دست رفته
زندگی...باری دیگر به من خیانت نمود!
پذیرفته
ام که برخی چیزها هرگز تغییر نخواهند یافت!
اجازه دادم افکار ریزت جان
کندنم را زیر ذره بین قرار دهند!
و این (افکار تو) مرا همراه یک اعتیاد
برای ذهنم ترک گفتند!
بله. سقوط می کنم...چه مدت طول خواهد کشید تا
به زمین برخورد کنم؟!
نمی توانم به تو بگویم که به چه دلیل ناگهان سقوط
می کنم (در هم می شکنم)!
آیا در شگفتی که چرا ترجیح می دهم تنها باشم؟!
آیا
واقعاً کنترلم را از دست داده ام؟!
به سمت یک فرجام می آیم!
آنچه
میتوانسته ام باشم را درک کرده ام!
نمی توانم بخوابم بنابراین نفسی می
گیرم و در پشت دلیرترین نقابم(ماسکم)مخفی می شوم!
اقرار می کنم که
کنترلم را از دست داده ام!
کنترل از دست رفته...